خارج از گود

زیستن؟از خود به دور افکندن مداوم آنچه می میرد

خارج از گود

زیستن؟از خود به دور افکندن مداوم آنچه می میرد

خارج از گود
آخرین مطالب

۷ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

نه بهار، نه تابستان و نه پائیز 

هیچکدام برایم جذابیتی ندارند

اما امان از زمستان

آن هنگام که قدم را بیرون می گذارم

پخش می کنم

و یک نخ روشن

دست هایم یخ می زند 

دودش چند برابر

و گم می شوم در میان همان دود

زمستان دوست داشتنی 

یخبندان کن که گرما مستحق نابودیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۹ ، ۲۰:۰۸
عین میم

مقداری آن طرف‌تر بنشین 

جا برای دو نفر نیست

یعنی هست اما پیش تر پر شده است

نه به شخص خاصی فکر نکن 

به Marooned فکر کن

اوست که همیشه همراهم بوده است

حتی آن هنگام

حتی الان 

حتی بعد

داخل خودرو نشسته ام و سیگار بر روی لبم 

سیگاری که دیگر تمام نمی شود 

می گوید I'm going down

همین را تکرار می کنم و می خندم 

به راستی که جناب نیچه درست گفت

زمان من هنوز فرا نرسیده است

عده ای پس از مرگ متولد می شوند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۹ ، ۱۹:۴۳
عین میم

بعد از چندین شب،دیشب خوابم برد

زمانی کوتاه اما باز هم خوب است

عجیب است که قبل از خواب چه اتفاقاتی افتاد

اما یک به یک دارند نابود می شوند 

می گویم امروز،فردا شاید دیگر آن را هم نخواهم

عجله کن 

همه چیز به همان بهمن مغموم باز می گردد

عجله کن 

زمانی باقی نمانده 

نباید بهمن را در بهمن بخرم 

عجله کن

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۹ ، ۰۰:۰۲
عین میم

امروز در همان پارک همیشگی قدم می زدم 

هندزفری درون گوشم 

دختر و پسر هایی را می دیدم که دست در دست هم راه می روند

جملات عاشقانه 

یا شکایت های به اندازه

نمی دانم

اما لحظه ای از خودم پرسیدم

دوست داری جای یکی از آن پسر ها می بودی؟

درنگ کردم

بعد پاسخ خودم را دادم

متوجه شدم که نه

دیر زمانی است که دیگر حوصله انسانها را ندارم

شاید هم دارم 

اما میلش را ندارم

می دانی، انسان هرچه از عمرش می گذرد در می یابد که فقط خودش هست و خودش 

نخِ قبلی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۰۱:۱۴
عین میم

Just wanted to be good

Just wanted to be gold

Just wanted to be god

Just wanted to be

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۱۶:۵۵
عین میم

آن بالا که جای من بود 

هنوز هم هست

اما تفاوت دارد 

دیشب هم همانجا بودم

امشب هم همانجا هستم 

چه چیز تغییر کرده؟

آری 

سیگار ها مرا می کِشند

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۰۰:۲۲
عین میم

می دویدی

مانند جانی که از بدن خارج می شود 

می دویدی

می دویدم 

ایستادم 

نگاه کردم 

زمان؟

نمی دانم 

اما می دیدمت 

بس است دیگر 

او هرگز بر نخواهد گشت

رهگذری در گوشم این را گفت

با سنگینی تمام قدم هایم را برداشتم و به خودرو رسیدم 

سوار که شدم مبهوت بودم 

پیاده شدم 

یک نخ روشن شد 

هنوز هم می بینمت 

آن نخ هم هنوز خاموش نشده است

یان تیرسن هم که پُک می زند به من 

بازگرد ای کودک پنج ساله 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۹ ، ۱۲:۵۲
عین میم