خارج از گود

زیستن؟از خود به دور افکندن مداوم آنچه می میرد

خارج از گود

زیستن؟از خود به دور افکندن مداوم آنچه می میرد

خارج از گود
آخرین مطالب

+ جناب می‌تونم اینجا بشینم؟

 

- بفرمایید

 

دختر مشغول تعویض اسکیت‌هایش با کفش ها شد و سپس رفت

 

چند قدمی دور شده بود که متوجه شدم بطری آبش را جا گذاشته

 

- خانم

 

توجهی نکرد

 

مجددا صدا زدم: خانم

 

+ چیه آقا؟ (با لحنی که انگار از هر درخواستی پشیمان است)

 

- بطری آب رو جا گذاشتید

 

با عذرخواهی زیادی بازگشت و بطری را برد

 

 

قضاوت عادلانه یعنی خستگی او و رخوت من

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۰۴ ، ۰۹:۴۴
عین میم

بعد فریاد زد

آخر چطور نمی‌دانستی؟

 

گفتم به هر حال ندانسته ها زیاد است

 

او خبر نداشت که سالهاست تلاش می‌کنم که ندانم

حتی آنگاه که می‌دانم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۳:۱۵
عین میم

گفت: به من خیانت شده است، تو هرگز عذاب آن را نخواهی فهمید

گفتم: شاید 

گفت: مگر به تو نیز خیانت شده است؟

گفتم: شاید 

گفت: چه کردی؟

گفتم: مجنون مقبول ناپذیر را بخاطر بیاور و تکرار کن:

آنچه با من کرده‌ای را بر تو خواهم بخشید 

آنچه با خود کرده‌ای را چگونه توانم؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۴ ، ۰۰:۰۱
عین میم

بارها تلاش کردم تا ارتباطم را با انسان ها از دست ندهم

مشخصا برای نزدیکان، بیشتر 

گمانشان بر منفعت طلبی من بود 

حال آنکه اطلاعی از تسهیل زندگی هنگام عدم ارتباط با آدمیان نداشتند 

امروز دیگر رغبت و توان از دست رفته است و شما ماندید و شما

در دالان ها، همراه سگ ها، مرا خوشحال‌تر خواهید یافت 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۴ ، ۱۰:۱۵
عین میم

پیش‌تر هم از قطعه Folklore از Opeth نوشته‌ام

همچنان خارق‌العاده است 

اعجاز در آنجاست که ریتم از چهار چهارم شروع می‌شود و در Outro به شش هشتم و هفت هشتم می‌رسد

تثبیت سنگین و غمگین ماندن قطعه حتی در ریتم شش هشتم که عموماً ریتم شادی است، معجزه‌ای است که تنها از Opeth برمی‌آید

هنر حقیقی نیاز به دریوزگی ندارد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۰۴ ، ۰۹:۱۸
عین میم

حال تو دو شخص هستی

این‌بار اما هردو به یک سمت حرکت می‌کنند

بی‌راهه اما همیشه در کمین است 

منجلابی تکراری، اما همانند زن با آرایش متغیر 

یک لغزش آنی در عقل...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۴ ، ۱۰:۲۹
عین میم

و در هر طرف، شکایت از پروردگار جریان دارد 

شاید نه با لذت 

اما قطعا با شدت 

عاصیان زمین درحال طغیان به سمت آسمان‌اند و...

ترس اینبار جای خود را به رگ های منقطع داده و...

فرجام حکومت حکام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۰۴ ، ۲۱:۴۹
عین میم

هر فریبنده چندگانه‌ای‌ست که دریده شوی 

امروز از او پرسیدم مگر چه می‌شد اگر...؟

طبق معمول پاسخی نداد

فراموش شده‌ترین مفهوم همچنان در خاطرترین است و تا کِی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۴ ، ۲۰:۳۱
عین میم

امروز که از هرروز دیگری از ادامه هر ساعت عاجزترم

امروز که از کف هر دست می‌توانم گلدانی را سیراب کنم 

امروز که تپش هربار نبض را انفجار بمبی تلقی می‌کنم 

دیروز هم

اما بمب منفجر نمی‌شود

اما نبض دست از تلاش بر نمی‌دارد

موجودی مضحک شده‌ام که هر عضواش جدای از من است و تمسخر کارش 

انسان 

پلیدی و بدبخت

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۰۳ ، ۰۹:۲۶
عین میم

از پشت نقاب فلسفه و هنر که خارج می‌شوم، انسانی درمانده‌ام

انسانی که سیگارها را به مثابه معشوقه‌ای می‌بوسد و عطش بوسیدن سیری ناپذیر است 

نمی‌خواهم باز هم سخت و پیچیده توضیح دهم که مبادا حقیقت سطحی بودن دردهایم نمایان شود 

نه 

من انسانی درمانده‌ام

با تمام رنج های یک کودک 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۰۳ ، ۲۳:۵۲
عین میم