I swear that 279 was down
جمعه, ۳۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۲:۳۸ ب.ظ
آمدهام تا با شش ضلعی ها صحبتی داشته باشم
آنها که چشمانم را به خود خیره میکنند و سپس حافظه جای آنها را میگیرد
دو دختر جوان هم فاصله کمی با من دارند
مانند فاصله همیشگیام با زیستن
راکب موتور سرعت را بالاتر میبرد و غرش اگزوز توجه دو دختر را جلب میکند
راکب نگاهی به دو دختر میاندازد و غرور اگزوز، اجازه صحبت به راکب را نمیدهد
آری
زندگی مرزی است بین غرش اگزوز و سکوت من
۰۳/۰۹/۳۰