Graves
دوشنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۰۵ ب.ظ
دیگر نمیتوان از باران نوشت
هنگامی که هر قطرهاش از چشمان من چشمه میگیرد
در این زمانه که هر دستی برای کمک دراز میشود، در انتها حقیقت را بروی صورتت قی میکند
اینکه درد را باید برای خویش در اعماق هر سیگار حبس کرد
تنفر را کسی میتواند داشته باشد که هنوز توانی دارد
آه که حتی توان تنفر داشتن را هم ندارم
هر روز صورتم را روبه زمین نگه میدارم تا مبادا تکهای از خاطرهای، تکه تکهام کند
من باختم
آخرین روزنه های امید را با فیلتر های سیگارم مسدود کردم
چون دیگر نمیخواهم به سوی روزنهای حرکت کنم
نه
این ضعف نیست
اضمحلال است
اما
باخت من به سیگار بود؟
یا
فیلترهایش؟
۰۲/۰۵/۲۳