F14
شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۱۸ ب.ظ
پس از مدتی نسبتا طولانی، امروز دوستان را دیدم
دختر اول گفت:همانگونه که بودی، هستی
دختر دوم گفت:بخند!
دختر سوم گفت:ابرو هایت فلان است.راستش هنوز هم نفهمیدم چه گفت.
به گوشه ای رفتم و بهمن را آتش زدم
همزمان که می سوخت گفت:
این همه عشق برای چه؟
این قرار ما نبود...
۹۹/۱۲/۰۹