هنگامی که جراحات از حدود خود تجاوز کند، روی آوردن به نفرت منطقیترین عمل است
آن کَس که دَم از تحمل بیشتر میزند، هیچ از انسان و خود نمیداند
اگر علتی سبب معلول باشد، عامل باید پاسخگو بشود
عامل عاجز است؟
پس نفرت حاکم
هنگامی که جراحات از حدود خود تجاوز کند، روی آوردن به نفرت منطقیترین عمل است
آن کَس که دَم از تحمل بیشتر میزند، هیچ از انسان و خود نمیداند
اگر علتی سبب معلول باشد، عامل باید پاسخگو بشود
عامل عاجز است؟
پس نفرت حاکم
+ جناب میتونم اینجا بشینم؟
- بفرمایید
دختر مشغول تعویض اسکیتهایش با کفش ها شد و سپس رفت
چند قدمی دور شده بود که متوجه شدم بطری آبش را جا گذاشته
- خانم
توجهی نکرد
مجددا صدا زدم: خانم
+ چیه آقا؟ (با لحنی که انگار از هر درخواستی پشیمان است)
- بطری آب رو جا گذاشتید
با عذرخواهی زیادی بازگشت و بطری را برد
قضاوت عادلانه یعنی خستگی او و رخوت من
بعد فریاد زد
آخر چطور نمیدانستی؟
گفتم به هر حال ندانسته ها زیاد است
او خبر نداشت که سالهاست تلاش میکنم که ندانم
حتی آنگاه که میدانم