خارج از گود

زیستن؟از خود به دور افکندن مداوم آنچه می میرد

خارج از گود

زیستن؟از خود به دور افکندن مداوم آنچه می میرد

خارج از گود
آخرین مطالب

حس می‌کردم از وجودم زندگی عبور کرد
تو بند بند بودنم خورشید طلوع کرد
تو دشت طلائی پروانه‌ها یه دختر
میون بوته‌ها آروم گلارو بو می‌کرد
نگاهم می‌کرد دردها و رنج رفتن
احساس می‌کردم خوش‌بخت خوش‌بختم
نگاهم می‌کرد که زندگی چه زیباست
آروم آروم به خواب رفتم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۳۲
عین میم

اینک فرار از تنهایی، تنها برای پُر کردن تنهایی نیست

اینک فرای فرار است و اگر امروز نیز تنها باشم، تنها به انتها می‌اندیشم 

اینک قداست تنهایی به حد کمال تقدس رسیده است و نباید ادامه داشته باشد

اینک منتهی تنهایی، تنها به انتها محتمل است و کیست آن طرد کننده که اضمحلال را خنده سر می‌کند؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۰۴ ، ۱۵:۰۹
عین میم

به آسمان خیره نمی‌شوی و به اعماق زمین می‌نگری

با پوزخندی که از حماقت خود بیزاری 

عمق زمین گورستان است

گورستان درد را به آغوش می‌کشد و انسان را رها می‌سازد 

بی‌آنکه دریوزگی عبادت را کند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۰۴ ، ۰۹:۲۸
عین میم

گاهی اندوه رهایم می‌کند اما دیگر به آن اعتنایی نمی‌کنم 

آنقدر این بازی را تکرار کرده که دستش را خوانده‌ام

رها می‌کند و ناگهان مانند سیل سرازیر می‌شود 

بارها تلاش کردم که بتوانم شنا کنم

اما به قدری مهیب است که خالق قهار هم در آن غرق می‌شود 

چه می‌توان کرد؟

من که مخلوقی نفرین شده از مسمویت ذهنی خالقی عبثم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۰۴ ، ۲۲:۵۱
عین میم

خسته از آنچه که بود و به‌خدا هیچ نبود

خسته از منظره‌ی خسته‌ی تهران در دود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۰۴ ، ۱۲:۱۰
عین میم

روی گرداند و رفت 

به زیستن بعد از فاجعه فکر می‌کردم

تا به اینجا نیز بیهوده بود و از اینجا به کجا باید گریخت؟

من هنوز هستم 

من در درون من است 

چطور باید از خویش گریخت؟

ناممکن است 

این حقیقت بود که مرا از پای درآورد 

به راستی که آزادی هرگز وجود نخواهد داشت 

آنگاه که خویش از خویش بیزار است و خویش در خویش جای دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۲۳
عین میم

زرتشت گفت چه بسا این قدیس پیر در جنگلش، هنوز نشنیده باشد که خدا مرده است

شاید خدا برای قدیس جدای از خدا بودن، تنها امید باقی مانده بود 

اما انسان باید در انتخاب امید نیز سنجیده عمل کند 

جنگل، کمتر واهی است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۰۴ ، ۲۰:۱۹
عین میم

این اوان نیز سعی می‌کنم پیش و پس از کار، صرفا به خواب بروم

خواب آرامش است

خواب نبودن است

خواب پایان کثافت زندگی است 

خوشا مرگِ در خواب 

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۴ ، ۱۳:۴۳
عین میم

حال اما در پس پرده ظلمتی آشکار است، که نور حقیقت از وسعت آن بیم دارد

 

این جمله را سالها پیش در خصوص وقوع واقعه‌ای گفته بودم

امروز اما وقعی به آن واقعه نیست

همینطور رمقی به وقع نهادن

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۴ ، ۱۱:۱۸
عین میم

هنگامی که جراحات از حدود خود تجاوز کند، روی آوردن به نفرت منطقی‌ترین عمل است

آن کَس که دَم از تحمل بیشتر می‌زند، هیچ از انسان و خود نمی‌داند 

اگر علتی سبب معلول باشد، عامل باید پاسخگو بشود

عامل عاجز است؟

پس نفرت حاکم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۱:۳۰
عین میم